سحر

سحر بود و نماز صبح و محراب
علي و كوفيان مانده در خواب
سحر بود و نواي فزت كعبه
نواي يا علي مولود كعبه
سحر بود و نماز نيمه كاره
علي و روي زردو فرق پاره
سحر بود و صداي ضرب شمشير
به دست كودكان يه كاسه ي شير
سحر بود وعلي و بستر مرگ
جفاي كوفيان بي دل و رنگ
سحر بود رخ أغشته بر خون
صداي بغض مادرهاي محزون
سحر بود وفغان و اشك زينب
سكوت خانه و بغض هاي بر لب
سحر بود وعلي و چشم زهرا
وداع أخر و أغوش زهرا
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۵/۲۰ ساعت 14:38 توسط هادی بیابانی
|