سحر بود و نماز صبح و محراب

علي  و كوفيان مانده در خواب

 

سحر بود و نواي فزت كعبه

نواي يا علي مولود كعبه

 

سحر بود و نماز نيمه كاره

علي و روي زردو فرق پاره

 

سحر بود و صداي ضرب شمشير

به دست كودكان يه كاسه ي شير

 

سحر بود وعلي و بستر مرگ

جفاي كوفيان بي دل و رنگ

 

سحر بود رخ أغشته بر خون

صداي بغض مادرهاي محزون

 

سحر بود وفغان و اشك زينب

سكوت خانه و بغض هاي بر لب

 

سحر بود وعلي و چشم زهرا

وداع أخر و أغوش  زهرا