ترانه اي تقديم به امام زمان عج

 

 من میدونم یه روز میای

غصه هامون پر میگیره

دستهای تواشکامونا

ازچشمای تر میگیره

 

من میدونم یه روزمیای

دنیا روزیبا می میکنی

پنجره های بسته را

روچشم ما وامیکنی

 

وقتی بیای گلپونه ها

بازم جوونه ميزنه

بارون شادي خودشو

رو بوم خونه ميزنه

 

من ميدونم يه روزمياي

نفسهامون جون ميگيرن

دلاي بي امون ما

دوباره امون ميگيرن

 

 

ميايي وبهار ميشه

دنيايي كه خزون شده

تموم ميشه اشكايي كه

روگونه ها روون شده

 

من ميدونم يه روزمياي

تلخي هامون پرميگيره

گلاي خشك باغچمون

زندگي از سرميگيره

أتش بس

با توجه به درخواست رياست محترم شوراي شهرمامونيه

جناب أقاي رحيم نيكنام و درخواست ساير دوستان

مطلب( توهين به شاعر أئيني) به طور موقت برداشته مي شود

متن درخواست دوست عزيزم أقاي نيكنام و جوابيه اينجانب

************************

	جمعه 31 خرداد1392 ساعت: 17:26	توسط:رحيم نيكنام
سلام هادي جان : عزيز دلم خودت مي دوني كه خيلي خاطرت برام عزيزه اما اتش بس را اعلام مي كنم بابا ناسلامتي اين روزا همش جشن و شادمانيه ها !!! تو كه همش از جنگ و نبرد صحبت كردي - عزيزم از شاعر آئيني انتظار داريم كه به مناسبت تولد حضرت عشق سروده و ترانه اي بنويسه پيشنهاد مي كنم اين جنگ و رنج نامه را برداري و به جايش سروده خوشگلي براي اقا امام زمان بگذاري - مطمئن باش اقامون هديه و جايزمون را زودتر از هر كسي مي ده مگر استاد شهريار و دعيل خزائي و فرزدق و شعراي ائيني ديگر به مزد و پاداش زحماتشان نرسيدند كه ما شك بكنيم ؟؟ عزيز جان منتظر خوندن شعر قشنگي ازت در خصوص اقاي عاشقان و منتظران مهدي (عج) هستم بسراي - بنويس - انشاد كن - باران زيبايي و مهر و عطوفت و مهرباني را بر زمين هاي فكر و انديشه و زندگي دوستان ببار . عزيزم منتظران ظهور منتظر شعرهاي قشنگتند / قرابنت برم پاسخ: سلام بر معلم عزيزم مشوق عزيزم خودت ميدوني كه خيلي قبولت دارم و هميشه محبت هايي كه بهم كردي هم دوران مدرسه هم دوره اي كه تو شوراهستي ما هم از علاقه مندان شعر و ادب انتظار داريم به شعراعلي الخصوص شعراي أئيني احترام بزارن حالا نه به خاطر خود شاعر بلكه به خاطر شعرش ما شعراي أئيني باور كنيد اين شعرها را از خودمون نمي دونيم بلكه صاحبان اصلي خود اهل بيت ع هستن لا اقل توقع داريم به أنها احترام بزاريم درباره پيشنهادت من اين درخواست شمارا به ديده منت قبول مي كنم و اين متن را بر مي دارم اما دلخوري ام از فرد به قوت خود باقيست تا زمانيكه ايشان رسما عذرخواهي كند فقط به خاطرگل روي شما و ساير دوستان

(به مناسبت ميلاد با سعادت امام سجادع)

جن و ملك حيران از راز و نياز تو

قبله غبطه مي خوردبر نماز تو

 

گر میروی به سجده عرش درسکوت

تا بشنود آوای خوش و دلنواز تو

 

اشک تورا در عبادت کسی نداشت

دیدم به اشک چشم نقش اعجاز تو

 

ای عابدو ساجد, ای چارم امام

حتاخدا بوسه زند بر جانماز تو

 

دستان پر نیازم سوی تو شد دراز

هست در تمنای انجاز تو

 

(انجاز ; برأوردن نياز و حاجت)

 

 

 

21/3/92

اباالفضل (به مناسبت ميلاد با سعادت حضرت عباس ع)

اقتباس از شعر سعدي

ماه فروماند از جمال ابالفضل

سروشکست ازاعتدال ابالفضل

 

 نیست کسی را به زیبایی عباس

عالمی شیدای تمثال ابالفضل

 

روزقیامت چوشود هول نباشد

گر بزند مهر به اعمال ابالفضل

 

شمس و قمررا مجال همتی نیست

پیش دو ابروی چون هلال ابالفضل

 

گشته قلم روسیه از وصف توگفتن

نیست دگر بیت در قبال ابالفضل

 

20/3/92

ميلادامام حسين ع بر شما مباركباد

گل بریزم أستانت  ای گل زهراحسین

قبله ام گشته نگاهت ای گل زهراحسین

 

 

من گدای درگه تو شاه خوبان یا مدد

توبگیر دست گدایت ای گل زهرا حسین

 

دردمندیم و عنایت از تو جوییم جملگی

 

ده کرم تو از سخاوت ای گل زهرا حسین

 

من به جز تو از که خواهم تادوادردم کنی

درد من راکن شفاعت ای گل زهرا حسین

 

گرچه شعر رانیست قابل گوشه ی چشمی کنی

برگ سبزیست از برایت ای گل زهراحسین

92/3/18

تقديم به باب الحوائج امام موسي كاظم (ع)

بس که عشق ازلی، در همه جا یارش بود

تا دم مرگ مناجات و دعا  کارش بود

کوچه ها با قدمش سبز  و گلستان می شد

بس که تابان  همه جا، پرتو پندارش بود

گرچه گفتند که در غربت و غم جانش سوخت

لحظه لحظه با خدا ، فرصت دیدارش بود

کاظم و عابد و ذاکر،صفت پندارش

صبر در خشم و غضب ،حاصل کردارش بود

گر مراحاجت وخواهش  به تمنایی هست

می برم سوی امامی که خدا یارش بود

يا زينب (س)

 بانو صبوریت تا عرش خدا رفت

 لب وانکردی و گله از حق نکردی

 دیدی پدر را روی خونین توی بستر

 حتا آ ن دم که نگاه بر فرق کردی

 

 بانو تو دیدی آتشی بر روی مادر

تو بغض کردی و خدارا یاد کردی

در چشم تو اشک ها نشست اماآرام

 تاآسمان  صبرت را فریاد کردی

 

 بانو زهر کرد پارپاره یک جگر را

 اما بانو بازهم صبر پیشه کردی

آه من چه گویم از صبوری تو زینب

  در هرغم سکوت را اندیشه کردی

 

در کربلا دیدی برادر زیر خنجر

امازینب عشق رو معنا کردی

بودی شیری در میان آن گرگان

ان دم که درکاخ یزید غوغا کردی

================ 

اشک بود و آه بودو تیر بود

کربلاو زینب و تدبیر بود

 

در میان نیزه ها و دشنه ها

هرکلامش رعدچون شمشیربود

 

خیمه ها سوخت وحرم شدبی پناه

خیمه های بی پناه دستگیربود

 

کربلاو هلهله و بزم شور

بانگ زینب بانگ تکبیربود

 

 

کربلا میمرداگرزینب نبود

گرچه دستش درغل وزنجیربود

ياعلي (ع)

 کعبه با نام علی قوت گرفت

 شیعه ازذکرعلی شهرت گرفت

 

 تا علی در سینه است آتش چه سود

دوزخ هم ازعلی رخصت گرفت

 

گرگدایی تو بزن درب علی

هرکجاگفتی علی دستت گرفت

 

دل سرای عشق مولایم علیست

هرنفس  از عشقش حرمت گرفت

 

هرکه درراه علی ست گمگشته نیست

هرقدم در راهش همت گرفت

 

 تاعلي داري غم عالم مخور

عالم تو با علي رحمت گرفت

 

با علي باش محشرت أسان شود

هركه باشد با علي جنت گرفت